است، پدرت بنيانگذار آن بود و ما آن را ادامه دادهايم. اگر پدرت در گذشته آن گونه عمل نميکرد، نه تنها ما با فرزند ابوطالب مخالفت نميکرديم بلکه دستور وي را اطاعت مينموديم ولي چون برخورد پدرت را با ايشان در آن زمان ملاحظه کرديم ما نيز به همان شيوه رفتار نموديم».(4) بنده در عين اينکه معتقدم معاويه از اين طريق ميخواهد ظلمهاي خود را توجيه کند و بايد حساب عمر و ابابکر را از حساب معاويه و امويان جدا کرد، با اين همه توجه دادن حضرت زینب علیها السلام به سقيفه نکتهاي است تا ما از جايگاه تاريخي حادثهها غفلت نکنيم.
باز در روايت داريم که زینب علیها السلام در کنار نعش برادر بزرگوارش عرضه داشت: «بِأَبِي مَنْ أَضْحَى عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْبا»؛(5) پدرم فداى عزيزى كه سپاهش در روز دوشنبه تار و مار شد. اين بدينمعني است که در سقيفه جادهاي گشوده شد که امويان توانستند آرامآرام خود را در نظام تصميمگيري وارد نمايند و عنصر نفاق در بدنهي نظام اسلامي جا باز کند و حضرت سيدالشهداء علیه السلام کاري کردند که جهان اسلام متوجه وجود چنين نفاقي بشوندو به همین جهت نبايد نهضت عاشورا را تقابل میان امام حسین علیه السلام با اهل سنت دانست، بلکه تقابل اسلام است و نفاق و لذا کليهي مسلمانان امام حسین علیه السلام را از خود ميدانند.
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه
چه شد که کار به قتل امام حسین علیه السلام کشيده شد