صفحه ١٢٠

 به نظرم با بحثي که گذشت راز حمدهايي را كه در سجده‌ي زيارت عاشورا به تأسّي از وجود مقدس امام باقر علیه السلام  و امام صادق علیه السلام انجام مي‌دهيد، دانسته باشيد و اين‌که چرا ما نيز خدا را شکر مي‌کنيم که چگونه جهان اسلام را از ظلمات فرهنگ اموي آزاد کرد.
  در آخر زيارت عاشورا در حين سجده، عرضه مي‌داري خدايا! حمد تو را، آن هم حمد شکرگذاران به جهت آن مصيبتي که بر حسین علیه السلام و يارانش وارد شد و آن همه نتيجه داد و حسین علیه السلام را مسرور نمود. عرضه مي‌داريد، خدايا شكر، تازه شكر آنهايي كه شاكر هستند. حمد شاكرين، يعني حمد آنهايي كه در نعمت‌ها منعم را مي‌بينند به جهت مصيبتي كه بر اصحاب کربلا وارد شده است! اين طور سخن‌گفتن به اصطلاح؛ يک‌نوع «پارادوكس» است، چون اگر مصيبت است پس چرا جاي شكر دارد و اگر چيزي است که شكر دارد، چرا مصيبت است؟ آري مصيبت بزرگي بود که سايه‌ي امويان خواست چهره‌ي اسلام را تيره و تار کند و تا شهادت بهترين فرزندان اسلام جلو آمدند، ولي حمد خدا را به جهت زيبائي‌هايي که به دست امام حسین علیه السلام و ياران او نمايان ساخت و بهترين چهره از اسلام را به نمايش گذاشت. در ادامه مي‌گوئيد:
  «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ رَزِيَّتِي»؛ «رَزِيَّت» هم به همان معناي مصيبت است مي‌فرمايد «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ رَزِيَّتِي» حمد خدا را به جهت مصيبت بزرگ من که در آن مصيبت لطف خدا نمايان شد و امام به نتيجه‌اي که بايد مي‌رسيدند، رسيدند، هر چند از جهتي مصيبت بود، آن هم مصيبتي بر تک‌تک جامعه‌ي اسلامي. راز حمدگفتن در اين مصيبت