کرده بود، به خود برگرداند و بنبستي را که امويان براي حرکت اسلام به سوي اهداف الهياش پديد آورده بودند، شکافت، بنبستي که در آن، آنقدر ارزشها ضد ارزش شد که تا سَبّ و توهين به علي علیه السلام و شهادت فرزند پيامبر صلی الله علیه و آله پيش رفت.
معاويه فضا را طوري تغيير داده بود که طرف به عنوان امام جمعه بالاي منبر ميرفت و به اميرالمؤمنين علیه السلام رسماً توهين ميكرد و امام حسن علیه السلام بايد پاي منبر مينشستند و اگر بلند ميشدند و ميرفتند حاکمان اموي طبق فتواي جدّشان حكمشان را قتل ميدانستند. چرا که اگر کسي متعمداً نماز جمعه را ترك كند و اين کار سه بار تكرار بشود از اسلام خارج است. حالا امام جمعهي اموي بالاي منبر بايد خطبه بخواند و امام حسن علیه السلام هم بايد پاي منبر بنشينند. اين عمل آنقدر نهادينه شده بود كه يكي از اين امام جمعهها در خطبهها فراموش کرد به اميرالمؤمنين علیه السلام سَبّ بكند، قبل از آنکه نماز را شروع کند گفت خطبه كامل انجام نشد و رفت بالاي منبر و سَبّ كرد و خطبه را تمام كرد.
معاويه رسماً طي بخشنامهاي همهي کارگزاران شهرها را موظف نمود که در خطبههاي جمعه و عيدين، صريحاً علي علیه السلام را مورد لعن قرار دهند(43) و اين بدعت شوم حدود شصت سال ادامه داشت تا اينکه از طرف عمربنعبدالعزيز تعطيل شد. انگيزهي معاويه اين بود که زمينهي رجوع مردم به اهل البيت علیهم السلام را از بين ببرد تا ديگر کسی نماند که قدرت رويارويي با نظام حاکم امويان را پيدا کند. و هدف اصلي معاويه را در اين
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه
راز شادي امام حسین علیه السلام در قتلگاه