صفحه ٤١

مى رسد که همه یکسان و خنثى مى شوند و حالت بى تفاوتى در سراسر جهان پدیدار مى گردد; درست مانند ظروف بهم پیوسته مایعات که به هنگام تفاوت سطوح، شاهد حرکت و جنبش در آنها هستیم، امّا این وضع براى همیشه ادامه پیدا نمى کند، و دیر یا زود، وقتى که همه سطوح یکسان شدند، همه چیز خاموش، آرام و بى حرکت خواهد گردید.
طبق این اصل پیدایش جهان حتماً تاریخى دارد و اگر ازلى بود مدّتها قبل به حالت یکنواختى دچار شده، و همه چیز خنثى و هر حرکتى خاموش مى شد.
بنابراین باید قبول کنیم که جهان مادّه حادث است نمى تواند ازلى باشد.
اکنون این سخن پیش مى آید که حدوث نخستین، و بر هم خوردن بى تفاوتى روز اوّل، که مبدأ پیدایش این همه نمودها شده چه بوده است؟ «انفجار نخستین» و یا به عبارت دیگر انفجارى که در اتم هاى یکنواخت مادّه اولّى روى داده از چه عاملى سرچشمه گرفته؟ این انفجار در حالت «بى تفاوت کامل» چگونه ممکن است خود به خود بوجود آمده باشد؟!
پس باید اعتراف کرد که عاملى از خارج، سرچشمه به هم خوردن بى تفاوتى نخستین، و ایجاد موج، در عالم یکنواخت مادّه بى جان و سپس پیدایش انرژى ها و نمودهاى مختلف جهان شده است، و مادّه تنها نمى تواند عامل پیدایش نمودهاى این جهان باشد. بلکه به یک عامل ما فوق طبیعى نیاز دارد که ما نامش را «خدا» مى گذاریم.