صفحه ٢٢


  همواره نگران فردايي است كه به‌وجود نيامده و لذا از نتيجه‌اي كه امروز بايد از زندگي خود بگيرد غافل است، مولوي سپس به ما روي مي‌كند كه:
   سال‌ها خوردي و كم نامد ز خَور        تركِ مستقبل كن و ماضي نگر

   لوت و پوت خورده را هم يادآر        منگر انـدر غابر و كم باش زار

  به جاي اين‌كه اين‌همه نگران آينده‌اي باشي كه نيامده است، كمي هم به گذشته بنگر كه چگونه به راحتي گذشت و نگراني تو نسبت به آن بي‌جا بود. بايد ماوراء نگراني از آينده، با اعتماد به عقل الهي و عمل به شريعت محمدي(صلی الله علیه و آله) از پشيماني در آينده راحت شوي.
  چون به فکر خودمان تکيه کرده‌ايم نگران فرداييم در حالي که فردا از آنِ خداست و خودش برنامه‌ي فردا را ريخته است پس ما بايد بندگي خدا را پيشه‌ي خود کنيم و از او بخواهيم خودش فرداي ما را درست کند. البته که اعتماد به برنامه‌ي الهي به معناي عدم برنامه ريزي از طرف ما نيست بلکه به اين معناست که ما موظف به انجام اعمالِ مطابق با شرع هستيم، و بايد در انجام وظيفه بهترين تلاش را بکنيم، اما نتيجه‌ي آن را به خدا واگذاريم.
  وقتي متوجه شديم صاحب و حاکم فرداها خداست - همان‌طور که صاحب و حاکم ديروز ما خدا بود - پس همان‌گونه که تلاش‌هاي روزهاي گذشته‌ي ما آن‌طور که خدا خواست به نتيجه رسيد، نتيجه‌ي تلاش‌هاي روزهای آینده‌ي ما نيز همان‌طور که خدا مصلحت بداند به نتيجه مي‌رسد. براي اکثر ما پيش آمده است که مسير درآمد خود را طوري تنظيم