ظاهرش نشان ميدهد که با عقل خودش زندگي ميکند به همين جهت پيش خود میگوید: اگر کمي موهايم را از روسريام بيرون بگذارم، متجدد و آبرومندترم، در حالي که عقل ديني ميفرمايد: «اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنين بگو خويشتن را بپوشانند.»(6)
آن خانم با عقلِ جداي از دين زندگي ميکند تا فرزندش صرفاً با رفتن به کلاس زبان و با ظاهر غير اسلامي خوشبخت شود و بالاخره يا فرزندش در کنکور قبول ميشود يا نميشود، يا با آن ظاهرِ بدحجاب، با مَتَلک چند جوان به راهي کشيده ميشود که حتي نميتواند ديپلم بگيرد و يا به جوانها توجهي نميکند و در کنکور قبول ميشود و مدرکش را ميگيرد، اما آيا اين دختر که مقيد به دستورات الهي نيست به خاطر مدرک دانشگاهياش در مقابل شوهرش دچار غرور نميشود؟ و همين امر عامل ناسازگاري با شوهرش نخواهد شد؟ آيا با گرفتن مدرک دانشگاهي بدون داشتن ايمان لازم سعادت فرزندش تأمين خواهد شد و در نتيجه تمام نگرانيهايش حتي در آينده به پايان ميرسد؟
آمارها نشان ميدهد بيشتر طلاقها مربوط به جوانهاي تحصيل کردهي غيرمتدين است و به همين جهت آمار طلاق در شهرها بيشتر است تا در روستاها.(7) با اندک تحقيق متوجه ميشويم چون اينها با عقل