صفحه ٨٦

گناهکاران هيچ تغييري در رفتار آنان پديد نمي آورد، شامل مي شود؛ اگرچه خودشان اهل عبادت بوده، از گناه بپرهيزند.
حاصل آنکه، اگر در مقام امر به معروف و نهي از منکر کاري از کسي برنمي‌آيد، دست‌کم لازم است که در برابر گنهکار چهره خود را عبوس کند و ناراحتي خود را از انجام معصيت نشان دهد. اين تکليفِ حداقلي، از هيچ‌کس برداشته نيست. البته ممکن است کسي براي تأثيرگذاري بهتر، روش مهربانانه‌اي نيز در مقابل شخص گنهکار در پيش گيرد تا زمينه راهنمايي و موعظه او فراهم شود. اين مطلب، منافاتي با مطلب فوق ندارد؛ چراکه عبوس نمودن چهره و نشان دادن مخالفت خود، در مقابل گستاخاني است که اهل معصيت‌اند و به معصيت خود مباهات مي­کنند. در مقابل چنين کساني نبايد کوتاه آمد، بلکه در نخستين قدم بايد در برابر آنان چهره در هم کشيد.

3. اظهار به زبان
مرتبه سوم، به  زبان آوردن و تذکر دادن است، که خود مراتبي دارد. در مرحله نخست، چنانچه شرايطْ مناسب بود و زمينه  هاي لازم براي تأثيرگذاري وجود داشت، با زبان ليّن و نرم، تذکر بدهد؛ و اگر تذکر با زبان نرم اثر نداشت، در مرحله بعد، بايد با لحني تندتر، از منکر جلوگيري کرد.
در موردي که تجاهر به گناه نباشد بايد توجه داشت که در حد امکان، امر به معروف و نهي از منکر در لفّافه بيان گردد؛ به‌گونه‌اي‌ که