ديگران فضولي در کار آنان و عملي ناپسند است. نتيجه آن ميشود که اگر کسي هم تذکري دهد او را از دخالت در کار ديگران منع مي
کنند و در واقع، امر به معروف به صورت منکري درميآيد که بايد از آن جلوگيري کنند! ازاینروی کساني به خود جرئت خواهند داد تا در پارکها مشروب مصرف کنند و از مستي با شيشه مشروب به جان هم افتند. آنگاه زماني فرا خواهد رسيد که يَقْتُلُونَ الِّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ؛(5)«مردمي را که امر به عدالت ميکنند به قتل ميرسانند».(6)
ضرورت امر به معروف و نهي از منکر
1. دو گرايش در زمينه مسئوليت اجتماعي افراد
کساني که در قالب علوم سياسي و فلسفه سياست درباره اداره جامعه بحث کردهاند، اين مسئله را نيز مطرح کردهاند که آيا بايد مديريت جامعه بر عهده نهاد مشخصي به نام دولت، حکومت يا تعبيراتي ازاينقبيل باشد و دیگر مردم، براي مديريت جامعه نه وظيفهاي دارند و نه حقي، يا اينکه غير از هيئت حاکم رسمي، کسان ديگري نيز در مديريت جامعه نقشي مؤثر دارند، و نهتنها ايفاي چنين نقشي حق آنان، بلکه به يک معنا وظيفه آنان نيز هست. اين، دو ديدگاه متقابل است که هریک از آنها لوازم ويژه خود را در پی دارد.