ميکند که به وظيفه خود عمل نمايد و ديگر به سبب ايمان نياوردن مردم غصه نخورد.
2. امر به معروف و نهي از منکر، ضرورتي عقلي
همانگونه که گفته شد، در کشورهاي اروپايي و بسياري از کشورهاي ديگر، مردم در برابر بعضي مسائل حساساند و اگر کسي تخلفي کند، عکسالعمل نشان ميدهند. مثلاً اگر کسي مقررات راهنمايي و رانندگي را رعايت نکند، افزون بر برخوردي که دستگاههاي انتظامي با او ميکنند، مردم نیز حساسيت نشان ميدهند؛ مثلاً فوري ماشينهاي مجاور بوق ميزنند و متخلف را تحت فشار قرار ميدهند. اين خود نوعي نهي از منکر است. پس قسمي از امر به معروف و نهي از منکر در همه جوامع بشري وجود دارد. دليل آن نیز اين است که همه مردم متوجه شدهاند که اگر بنا باشد در يک زندگي اجتماعي کساني از قانون تخلف کنند، سنگ بر روي سنگ بند نميشود و دودش به چشم همه مردم خواهد رفت. چنین مضمونی در قالب اين مثال مطرح گرديده که گروهی در کشتي چوبي در حال حرکت نشسته بودند. شخصی خواست کشتی را در قسمت جلوي خود سوراخ کند. ديگران به او گفتند که کشتي را سوراخ نکن؛ ممکن است به غرق شدن ما در آب بینجامد. او پاسخ داد من جايي از کشتي را سوراخ ميکنم که خودم نشستهام و کاري به شما ندارم. آنان گفتند درست است که تو جاي خود را در کشتي سوراخ ميکني، اما وقتي آب در کشتي افتاد، ديگر من و تو را نميشناسد، و همه غرق