10. تقويت نهادهاي احياگر امر به معروف و نهي از منکر در جامعه
مسئله اي که ممکن است به ذهن خطور کند اين است که اگر بنا باشد هر فردي در برابر همه مردم مسئوليت امر به معروف و نهي از منکر را عهده دار شود و در پی انجام آن باشد، ديگر هيچگاه به کار خود نخواهد رسيد. اگر کسي موظف شود که هم، نيازهاي مادي همسايگان، خويشاوندان، اهل محله و دیگر افراد جامعه را تأمين کند، و هم نيازهاي اخلاقي را پاسخگو باشد، کارهاي فردي او، و درنتيجه، کارهاي اجتماعي نيز مختل میماند، و نقض غرض خواهد شد. اما اگر کساني در جامعه، که هم بلاغت نسبي دارند، هم احساس مسئوليت بيشتري مي کنند، و هم حاضرند داوطلبانه، دراينزمينه فداکاري کنند، عهدهدار مسئوليت اين امر گردند، اين مسئوليت از ديگران ساقط مي شود. در آيه وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّه يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَـئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛(89) «و بايد از ميان شما گروهي باشند دعوتگر به خير که به نيکي فرمان دهند و از ناشايستي باز دارند و اينان رستگارند»، اگر «مِن» را تبعيضيه بگيريم، اين احتمال وجود دارد که آيه اشاره به همين مطلب باشد که بايد هميشه در جامعه گروهي براي رسيدگي به نيازمنديهاي مادي و معنوي ديگران آماده باشند.
طبعاً چنين کساني نه يک هيئت حاکمه محدود، متشکل از اعضاي کابينه يا تعدادي کارمند دولت هستند، و نه عموم مردم؛ بلکه قشر متوسطي بين عموم مردم و بين آن هيئت حاکمهاند که بيش از ديگران به
بزرگترین فریضه
روشها و مصاديق بارز امر به معروف و نهي از منکر