حاضر از متون دين استخراج كند، از طرفي ما در اين جهان وقتي ميتوانيم درست زندگي كنيم كه ديني زندگي كنيم و وقتي بخواهيم ديني زندگي كنيم بايد حكم دين را بيابيم و فقها در اين امر کمک شاياني به ما ميکنند.
ملاحظه فرموديد که دين، مشتمل بر «احكام» و «اخلاق» و «عقايد» است.(7) عقايد را بايد با تحقيق و تعقل بهدست آورد لذا شما هرگز نميتوانيد توحيد و نبوّت و معاد را تقليد كنيد، بايد با سرمايهي عقل و فكر به آن دست يابيد، بههمينجهت آغاز هر رسالهاي نوشته شده؛ «اصول دين تحقيقي است نه تقليدي» و اخلاق را نيز با توجه به سيرهي اهل البيت(علیهم السلام) ميتوانيم بهدست آوريم. امّا در مورد کشف احکام و عمل به آنها يا بايد خودمان فقيه باشيم و يا بايد به فقيه رجوع کنيم. اگر بخواهيم در اين دنيا منطبق بر فطرت الهي خود زندگي كنيم، ضروري است که از فقيه كمك بگيريم تا احكام الهي را كه هماهنگ بر فطرت و نظام عالم است از متون ديني استخراج كرده و با اجتهادِ خود تكليف امروز ما را براي ما روشن کند و براي اينكه بتوانيم احكام الهي را از قرآن و حديث استخراج كنيم نيازمند يك روش تحقيق دقيقي هستيم که مربوط به «علم فقه» است و فقها آن را به عهده گرفتهاند. بنابراين فلسفهي تقليد از فقه بر