همراهِ آن است و خود را براي عبادت از بقيهي کارها فارغ ميکند، چنين کسي اصلاً نگران نيست که امروزش به سختي بگذرد يا به آساني.
ملاحظه کنيد در نظام ارزشي که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) براي بشريت آوردهاند، برترين فرد، کسي است که به عبادت خدا عشق بورزد و مسير زندگي خود را در جهت عبادات خدا تعيين کند، ولي ممکن است جامعه با ارزشهايي که از خود ساخته، چيزهايي را در نظر ما ارزشمند سازد که هرگز در پايان زندگي به کارمان نيايد و ما را در تنهايي طاقت فرسايي رها کند. نکتهاي که نبايد فراموش شود اين است که بندگي، غير از نماز خواندن صِرف است، زيرا ممکن است بسياري نماز بخوانند، ولي بنده نباشند. مگر شيطان نماز نميخواند؟ بندگي يعني جرياندادن عبوديت خدا در زندگي، يعني ساماندادن تمام زندگي براساس شريعت الهي، نه فقط انجام برخي از دستورات ديني آن هم از روي عادت و بدون حضور. در يک کلام، دين؛ يعني پذيرش و حضور ولايت خدا در تمامي شئون زندگي. اين است آن بندگي که زندگي دنيايي انسان را کاملاً به ثمر ميرساند.
اگر با معرفتِ کامل حقيقتاً دين را انتخاب کنيم و به آن علاقهمند شويم و خوب به آن عمل کنيم، نوع انتخاب و ارزشگذاريهايمان در زندگي به کلي عوض ميشود. مناسبات ما با همديگر در مسير کمک به بندگي همديگر ميشود. شيطان قسم خورده هر کاري، به غير از بندگي خدا را براي ما زيبا جلوه دهد و ما را به انجام آن امور دعوت کند، فکر نکنيم ما از دسترس شيطان بيرون هستيم. بايد تلاش کنيم تا بيرون بياييم.