صفحه ٢٦

حال کارشان نيز درست شده است. پس اي مرد کوشا! در کوشش خود پرهيزکار باش و از عجله کم کن و از خواب غفلت بيدار شو و در آن‌چه از طرف خدا بر پيغمبر نازل شده، فکر کن.»(11) به قول حافظ:
بشنو اين نکته که خود را ز غم آزاد کني     خون خوري گر طلب روزي ننهاده کني

  آن آقاي ظاهراً زرنگ حیله‌گر مي‌خواهد سر خدا نيز کلاه بگذارد؛ مثل شخصي که با عوضي‌گفتن بيماري‌اش به پزشک مي‌خواهد سر او کلاه بگذارد، پزشک از او مي‌پرسد: دلت درد مي‌کند؟ او به دروغ مي‌گويد: نه، سرم درد مي‌کند. هر چه پزشک مي‌پرسد او عکسش را جواب مي‌دهد و نسخه را مي‌گيرد و از مطب بيرون مي‌آيد و مي‌گويد: سر پزشک کلاه گذاشتم. در حالي‌که در حقيقت سر خودش کلاه گذاشته است. اين نکته را بدانيد که اگر عقل ما با خدا ارتباط نداشته باشد، ضدّ مصالح ما عمل مي‌کند به همين جهت زرنگي‌هاي خارج از بندگي و ديانت، همه به ضدّ ما تمام مي‌شود. به گفته‌ي مولوي:
   حيله کرد انسان و حيله ش دام بود       آن‌چه جان پنداشت، خون آشام بود

   در ببست و دشمن اندر خانه بود        حيله‌ي فرعون از ين افسانه بود

  آري، حيله‌اش دام خودش مي‌شود و لذا همان چيزي که فکر مي‌کند حيات‌بخش است، خون آشام از کار درمي‌آيد. آن خانم مي‌خواهد خيلي به فرزندش کمک بکند، اما با عقل خودش؛ نتيجه‌اش آن مي‌شود که از آن‌چه براي خود و فرزندش مي‌خواست محروم مي‌شود.