و مناسبِ خود را ميرساند، در آن صورت به شكم كه كار كمتري ميكند، غذاي كمتري ميدهد و به ماهيچههاي دست و پا، غذاي بيشتري ميرساند و در نتيجه ملاحظه میکنید چنین انسانی شكم ندارد، اما ماهيچههاي دست و پاي خوبي دارد. ولي روحي كه به جهت نداشتن تمركز، ناتوان شد در كمر و شكماش چربي بيشتری جمع میشود و به ماهيچههاي پا غذاي كمتري ميرساند، آن وقت تناسبي بين شكم و ماهيچهها مشاهده نمیشود.
نتايج حاكميت روح بر بدن
اگر انسان توانست روح خود را بر بدنش حاکم کند به دو نتيجه دست مییابد، به يك نتيجهی موقّت و به یک نتیجهی دائم. نتیجهی موقتش آن است كه بدنتان تناسب پیدا کند و نتيجهی دائم اینكه بعد از مدّتي ارادهتان قوي ميگردد و بر بدنتان و ميلها و حرصهاي افراطيِ آن حكومت ميكنید و روح شما نهتنها به اندازهاي كه هر عضوي نياز دارد غذا ميدهد بلكه ديگر تحت تأثير هوسهاي خود قرار نميگيرد و به عنوان انسانی خود ساخته قلبش براي فهم مسائل معنوي و توحيدي آماده ميشود.
انسان مؤمن، اولاً؛ روحش را اسير بدن و شهوت نميكند، ثانياً؛ بدنش را به كار ميگيرد و نميگذارد تنبل باشد، براي اينكه روحش بزرگ بماند و همتهای عالي در او رشد کند.
جوان و انتخاب بزرگ
تأثیر حرکات ورزشی بر روح