صفحه ٤٩٠

الرَّاجِعُ وَ إِنَّمَا يَكُونُ الرَّاجِعُ مَا كَانَ فِي يَدِ غَيْرِهِمْ فَأُخِذَ مِنْهُمْ بِالسَّيْفِ وَ أَمَّا مَا رَجَعَ إِلَيْهِمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُوجَفَ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لَا رِكَابٍ فَهُوَ الْأَنْفَالُ هُوَ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ خَاصَّةً لَيْسَ لِأَحَدٍ فِيهِ الشِّرْكَةُ وَ إِنَّمَا جُعِلَ الشِّرْكَةُ فِي شَيْ ءٍ قُوتِلَ عَلَيْهِ فَجُعِلَ لِمَنْ قَاتَلَ مِنَ الْغَنَائِمِ أَرْبَعَةُ أَسْهُمٍ وَ لِلرَّسُولِ سَهْمٌ وَ الَّذِي لِلرَّسُولِ صلی الله علیه و آله يَقْسِمُهُ عَلَى سِتَّةِ أَسْهُمٍ ثَلَاثَةٌ لَهُ وَ ثَلَاثَةٌ لِلْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ أَمَّا الْأَنْفَالُ فَلَيْسَ هَذِهِ سَبِيلَهَا كَانَ لِلرَّسُولِ علیه السلام خَاصَّةً وَ كَانَتْ فَدَكُ لِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله خَاصَّةً لِأَنَّهُ صلی الله علیه و آله فَتَحَهَا وَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَمْ يَكُنْ مَعَهُمَا أَحَدٌ فَزَالَ عَنْهَا اسْمُ الْفَيْ ءِ وَ لَزِمَهَا اسْمُ الْأَنْفَالِ وَ كَذَلِكَ الْ آجَامُ وَ الْمَعَادِنُ وَ الْبِحَارُ وَ الْمَفَاوِزُ هِيَ لِلْإِمَامِ خَاصَّةً فَإِنْ عَمِلَ فِيهَا قَوْمٌ بِإِذْنِ الْإِمَامِ فَلَهُمْ أَرْبَعَةُ أَخْمَاسٍ وَ لِلْإِمَامِ خُمُسٌ وَ الَّذِي لِلْإِمَامِ يَجْرِي مَجْرَى الْخُمُسِ وَ مَنْ عَمِلَ فِيهَا بِغَيْرِ إِذْنِ الْإِمَامِ فَالْإِمَامُ يَأْخُذُهُ كُلَّهُ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِيهِ شَيْ ءٌ وَ كَذَلِكَ مَنْ عَمَرَ شَيْئاً أَوْ أَجْرَى قَنَاةً أَوْ عَمِلَ فِي أَرْضٍ خَرَابٍ بِغَيْرِ إِذْنِ صَاحِبِ الْأَرْضِ فَلَيْسَ لَهُ ذَلِكَ فَإِنْ شَاءَ أَخَذَهَا مِنْهُ كُلَّهَا وَ إِنْ شَاءَ تَرَكَهَا فِي يَدِهِ .


خويشان او و يتيمان و بى چيزان و در راه ماندگانست.- 42 سوره 8- پس فی ازآن خدا و پیغمبر و خویشان پیغمبر است اینست بیان فیء که برگشت می کند. و برگشتش از این جهت است که در دست دیگران بوده و بزور شمشیر از آنها گرفته شده.
و اما آنچه بدون تاختن اسب و شتر(یعنی بدون جنگ) بآنها برگردد انفال است که مخصوص خدا و پیغمبر است و هیچکس در آن شریک نیست. شرکت تنها در چیزیست که روی آن جنگ شده و کشته داده اند که برای جنگجویان چهار سهم از آن غنیمتها مقرر گردیده و برای پیغمبر یک سهم و پیغمبر سهم خود را شش بخش می کند: سه بخش آن از خود اوست  و سه بخش دیگرش از آن یتیمان و بی چیزان و در راه ماندگان است.
 و اما انفال چنين نيست، انفال مخصوص پيغمبر صلى الله عليه وآله است و فدك مخصوص پيغمبر صلى الله عليه و آله بود، زيرا او و اميرالمؤمنين آن را فتح كردند و ديگرى با آنها نبود، لذا اسم فى ء از آن برداشته و اسم انفال روى آن گذاشته شد و همچنين است نيزارها و معادن و درياها و بيابانها كه همه به امام اختصاص دارد. و اگر مردمى به اجازه امام در آنها كار كردند، چهار پنجم درآمد آنها از خود ايشان و يك پنجمش از آن امام است و آنچه به امام تعلق دارد، حكم خمس را دارد (يعنى بايد شش بخش شود) و هر كه بدون اجازه امام در آنها كار كند، امام حق دارد همه درآمد را بگيرد، و هيچكس را در آن سهمى نيست، همچنين هر كس بدون اجازه صاحب زمين، خرابه اى را آباد كند يا قناتى جارى كند يا در زمين خرابى عملى انجام دهد، از آن او نمى گردد، و مالك زمين اگر بخواهد از او مى گيرد و اگر بخواهد در دست او باقى مى گذارد.
 شرح - خليفه به معنى جانشين وهاء آن براى مبالغه است و پيغمبر و امام از اين نظر جانشين خدا باشند