صفحه ٢٧٥

 بَابٌ نَادِرٌ

 1- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ قَالَ عَطَسَ يَوْماً وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا يُقَالُ لِلْإِمَامِ إِذَا عَطَسَ قَالَ يَقُولُونَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ.
 2- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الدِّينَوَرِيُّ عَنْ عُمَرَ بْنِ زَاهِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ يُسَلَّمُ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ لَا ذَاكَ اسْمٌ سَمَّى اللَّهُ بِهِ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَمْ يُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا يَتَسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا كَافِرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ يُسَلَّمُ عَلَيْهِ قَالَ يَقُولُونَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأَ بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ.


 توضیح -  مرحوم كلينى در هر موردى از كتاب كافى كه «باب نادر» مى فرمايد، مقصودش ذكر روايات متفرق و پراكنده ايست كه تحت يك عنوان گرد نمى آيد.

 باب نادر

 1- ايوب بن نوح گويد: روزى خدمت امام عليه السلام بودم كه آنحضرت عطسه كرد، من عرضكردم قربانت، چون امام عطسه كند، چه بايد گفت؟ فرمود: ميگويند: صلى اللّه عليك (رحمت خدا بر تو باد).
 توضیح -  ايوب بن نوح، از اصحاب حضرت رضا و امام جواد و امام هادى و امام عسكرى عليهم السلام بوده است، ولى چون بيشتر رواياتش از امام هادى عليه السلام است ظاهر اينستكه اين روايت هم از آنحضرت باشد.
 2-  عمر بن زاهر گويد: مردى از امام صادق عليه السلام پرسيد كه بامام قائم بعنوان اميرالمؤمنان سلام مى كنند؟ فرمود: نه، آن نام را خدا مخصوص اميرالمؤمنين (على بن ابيطالب) عليه السلام نموده، پيش از او كسى بدان نام، ناميده نشده و بعد از او هم جز كافر آن نام را بر خود نبندد. عرضكردم: قربانت پس چگونه بر او سلام كنند؟ فرمود: مى گويند: السلام عليك يا بقية الله! سپس اين آيه را قرائت فرمود: «اگر مؤمن هستيد بقية اللّه براى شما بهتر است -86 سوره 11 -».
 توضیح -  آيه شريفه بعد از آيه ايستكه از كم فروشى و فساد كارى در زمين نهى مى كند، لذا مفسرين كلمه بقية اللّه را بمقدارى از حلال كه خدا بدون كم فروشى براى مردم باقى مى گذارد، تفسير كرده اند. و بعضى گفته اند: باقى گذاردن خدا نعمتش را براى شما از كم فروشى بهتر است و برخى گفته اند: اطاعت خدا از گرد آوردن دنيا بهتر است، ولى از اين روايت پيداست كه مقصود باقيمانده از حجج خدا و كسى است كه دنيا از بركت وجود او باقيمانده است، بنابراين تفريع بر فساد در زمين است نه بر كم فروشى. و چنانچه در سابق گفتيم آيات شريفه قرآن از تعدد معانى امتناع و تأبى ندارد.