است. «لَسِحْرٌ»
6- سرچشمه ى تهمت، روحيّه ى سركش انسان است. كانُوا ... مُجْرِمِينَ ... إِنَّ هذا لَسِحْرٌ ...
7- مخالفان، بيشترين تأكيد را در مخالفت بكار مى برند. «1» «إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبِينٌ»
سوره يونس، آيه 77
قالَ مُوسى أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَكُمْ أَ سِحْرٌ هذا وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ «77»
موسى (به آنان) گفت: آيا چون حقّ به سراغ شما آمد، (به آن سحر و جادو مى گوييد و مى پرسيد:) آيا اين سحر است؟ در حالى كه جادوگران هرگز رستگار نمى شوند.
نكته ها:
معمولًا جادوگرى كار افراد ناسالم و براى بدست آوردنِ نام ونان است. لذا دشمنان پيامبران براى تحقير آنان در نزد مردم، از اين تهمت استفاده مى كردند. لازم به ذكر است كه جادوگرى در فقه، حرام شمرده شده است. چنانكه امام خمينى قدس سره كار سحر و تعليم و آموزش آن و درآمد از طريق آن را حرام و همچنين شعبده بازى كه انسان با تردستى، غيرواقع را در چشم بينندگان، واقع نشان دهد «2»
پيام ها:
1- موسى از پيروزى خود و شكست تهمت زنندگان خبر داد. قالَ مُوسى ...
2- دشمنان، حقّ را سحر و پيامبران را ساحر معرّفى مى كردند. أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ ... سِحْرٌ هذا
3- ساحر به خاطر اغفال مردم و به كار بردن ابزار نامشروع و شهرت طلبى،