همه ى اقوام در هر زمانى مى شود.
3- اگر خداوند اراده كند، مى تواند قهر خويش را در زمانى نازل كند كه هيچ راه چاره اى نباشد و شبانه همه را نابود كند. «بَياتاً وَ هُمْ نائِمُونَ»
4- هدف از اسباب توجّه و غفلت زدايى، بيان احتمال خطراست. «أَ فَأَمِنَ، أَ وَ أَمِنَ»
5- سرگرمى هاى نابجا، زمينه ى قهر الهى است. «يَلْعَبُونَ»
6- زندگى بدون ايمان و تقوا، بازيچه اى بيش نيست. «وَ هُمْ يَلْعَبُونَ»
7- هرگز از قهر الهى احساس ايمنى نكنيم. أَ فَأَمِنَ ... أَ وَ أَمِنَ ... أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ آرى، زيستن همراه با بيم و اميد مطلوب است.
8- كسانى كه نسبت به مكر و قهر خدا بى خيالند، زيان كارند. فَلا يَأْمَنُ ... الْخاسِرُونَ
سوره الأعراف، آيه 100
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِها أَنْ لَوْ نَشاءُ أَصَبْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ نَطْبَعُ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ «100»
آيا (سرگذشت پيشينيان،) براى وارثان بعدى اين حقيقت را روشن نكرد كه اگر بخواهيم، آنان را نيز به خاطر گناهانشان هلاك مى كنيم و بر دلهايشان مُهر مى زنيم كه (حقّ را) نشنوند.
نكته ها:
امام صادق عليه السلام فرمود: قلب مؤمن مانند صفحه اى سفيد است و با هر گناه، نقطه اى سياه در آن پديدار مى شود كه اگر توبه كند، آن سياهى پاك مى گردد، امّا اگر بر گناهش ادامه دهد، آن نقطه زياد مى شود تا جايى كه تمام قلبش را فرامى گيرد و مانع رسيدن او به خير مى شود و ديگر راهى به سعادت ندارد، چنان كه خداوند مى فرمايد: «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ» «1» گناه و كار زشت، ملكه و خوى و طبيعت آنان مى شود. «2»
انسان گاهى در مسير غلط و اصرار و تكرار عمل انحرافى چنان گام مى نهد كه آن خلاف بر