4- مدينه، خانه ى پيامبراكرم صلى الله عليه و آله است. (خانه ى هر كس، آنجاست كه در آن سكونت و يا موقعيّت پيدا مى كند، نه فقط زادگاه او.) «بَيْتِكَ»
5- دستورات آسمانى برپايه ى حقّ و براى رسيدن به حقّ است. أَخْرَجَكَ ... بِالْحَقِ
6- كراهت و ناخوشايندى از جهاد، اگر همراه با نافرمانى و تمرّد نباشد و ضربه اى به اطاعت نزند، به اصل ايمان لطمه نمى زند. «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكارِهُونَ»
7- در مسائل اجتماعى و مالى، وجود مخالف و ناراضى طبيعى است، هر چند در جامعه ى ايمانى، شخصى همچون پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مسئول آن باشد. «فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكارِهُونَ»
سوره الأنفال، آيه 6
يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ «6»
آنان درباره ى حقّ (بودنِ جنگ بدر)، پس از آنكه روشن شده بود، با تو مجادله مى كنند. (چنان ترسيده اند كه) گويى به سوى مرگ رانده مى شوند و (نابودى خود را) مى نگرند.
نكته ها:
جدال گروهى از مسلمانان با پيامبر صلى الله عليه و آله، در مسير جنگ بدر، بر سر اين بود كه امكانات و نفرات كافى ندارند و تنها براى تصاحب اموال تجّار قريش خارج شده اند، نه براى جنگ با لشكر قريش و با اين كه اين واقعيّت را مى دانستند كه فرمان خداوند است، ولى از اعتراض خود دست بردار نبودند؛ البتّه بعضى هم مانند مقداد مى گفتند: ما مثل اصحاب موسى عليه السلام نمى نشينيم كه بگوييم: شما برويد بجنگيد! بلكه اهل جنگيم و هر چه فرمان دهى مى پذيريم. ولى بعضى از روى ترس و اين كه آمادگى جنگ ندارند، با رسول خدا صلى الله عليه و آله مجادله مى كردند و حركت به سوى جهاد و جنگ بدر را به منزله ى حركت به سوى مرگ مى پنداشتند. ولى حوادث پس از آن و پيروزى در جنگ نشان داد كه آنان اشتباه مى كرده اند.