9- چون وسوسه هاى شيطانى متفاوت است، استعاذه هم بايد به «اللّه» باشد كه جامع همه ى صفات نيك و كمالات است. (فرمود: «باللّه»، و نفرمود: «بالغنى»، يا «بالعليم» و ...).
10- بايد به خدايى پناه برد كه شنوا و داناست و به هر راز و رمزى آگاه است، نه به بت ها و خرافات و ... «إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
سوره الأعراف، آيه 201
إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ «201»
همانا كسانى كه تقوا پيشه كرده اند، هرگاه وسوسه هاى) شيطانى به آنان نزديك شود، متوجّه مى شوند (وخدا را ياد مى كنند)، آنگاه بينا مى گردند.
سوره الأعراف، آيه 202
وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ «202»
و برادرانشان، (شيطان صفتان گمراه،) آنان را در انحراف مى كشند و نگه مى دارند و هيچ كوتاهى نمى كنند.
نكته ها:
كلمه ى «مس»، به معناى اصابت و برخورد كردن همراه با لمس كردن است. «طائِفٌ»، به معنى طواف كننده است، گويا وسوسه هاى شيطانى همچون طواف كننده اى پيرامون فكر و روح انسان پيوسته گردش مى كند تا راهى براى نفوذ بيابد. «1»
شايد مراد از توجّه در اين آيه، تذكّر به شنوايى و بينايى خداوند است كه در پايان آيه ى قبل آمده بود، يعنى توجّه مى كنند كه خدا كار آنها را مى بيند و حرفشان را مى شنود و اين توجّه به حضور خداوند، سبب ترك گناه مى شود. چنانكه امام صادق عليه السلام درباره ى اين آيه فرمود:
وسوسه گناه به سراغ بنده مى آيد، او به ياد خداوند مى افتد، متذكّر شده و انجام نمى دهد. «2»