صفحه ١٠٦

به بیمار تلقین کنند که بیماری او خطرناک است، این کار اثر نامطلوب در روحیه و روان و حتی بیماری او می گذارد.
بعضی ها با تلقین، به خود ودیگران پیام منفی منتقل می کنند. فرزندم! استخر نرو، شنا نکن یک وقت غرق می شوی، کوه نرو، ممکن است سقوط کنی. نتیجه این می شود که بچه ترسو وناتوان تربیت می شود.
نباید به بچه گفت: تو نمی دانی، نمی توانی، حتی نباید گفت: بچه، باید گفت: مرد فردا.
تلقین مثبت نیز همینطور است: من می توانم این کار را بکنم، من انشاءاللّه این کار را خواهم کرد.
بسیاری از فرازهای اذان که هر صبح و شام گفته می شود تلقین است؛ «أشهد أن لا اله الاّ اللّه»، گواهی می دهم که معبودی جز اللّه نیست. «أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه»، گواهی می دهم که پیامبرم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله است. «أشهد أنّ علیّاً حجّه اللّه»، گواهی می دهم که امامم امیرمؤمنان علی علیه السلام است. این جملات هم تلقین به خویش است و هم به دیگران، حساب کنید یک نمازگزار شش بار در هر اذان واقامه شهادت می دهد و می گوید «أشهد»، این تلقین ها به او انگیزه می دهد که در راه خدا و پیامبر و ائمه گام بردارد.
رجزهایی که رزمندگان اسلام در میدان جنگ می خواندند حالت تلقین داشت. همچون رجزهای زیبایی که در واقعه عاشورا قهرمانان کربلا خواندند. فرزند امّ البنین حضرت قمر بنی هاشم می خواند:

واللّه إن قَطعتموا یَمینی      إنّی احامی أبداً عن دینی

به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید هرگز از پشتیبانی دینم دست بر نمی دارم.