صفحه ٩٤

38. احساس خطر
گاهی برای ایجاد انگیزه باید انسان احساس خطر کند. مثلاً سؤال نمایندگان از ورزا یا استیضاح و عزل از مقام یا خطر توقیف اموال و سقوط اجتماعی انسان را وادار به درست کاری می نماید.
قرآن به کسانی که اهل انفاق نیستند، می فرماید: درهم و دینار آنان در قیامت داغ شده و بر پیشانی و پهلوی آنان گذاشته می شود و به آنان گفته می شود: این همان گنجینه شما در دنیا می باشد که انفاق نکردید.(هٰذٰا مٰا کَنَزْتُمْ)(1)

39. سازماندهی و تشکیلات
اگر هر کسی بداند مسئولیت و شرح وظایف او چیست، سلسله مراتب کدام است و در برابر چه کسی پاسخگو است، انگیزه پیدا می کند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز صبح را که می خواند بلند می شد و با چشم حاضر و غایب می کرد. از حاضران احوالپرسی می کرد و درباره علّت غیبت غائبان سؤال می کرد؛ اگر در سفر بود برایش دعا می کرد واگر بیمار بود به عیادتش می رفت. وقتی مردم احساس می کردند حساب وکتابی در کار است، انگیزه و نشاط آنان برای حضور بیشتر می شد.
حضرت سلیمان از همه دست اندرکاران سان می دید،(وَ حُشِرَ لِسُلَیْمٰانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ)(2) پرنده ها را هم زیر نظر داشت و از علت غیبت آنها پرسش می کرد.(3)