صفحه ٩١

102- آثار میانه روی
كسى كه میانه روى را ترك كند از راه حق منحرف مى شود. (و بدان) یار و همنشین (خوب) همچون خویشاوند انسان است. دوست آن است كه در غیاب انسان، حق دوستى را ادا كند. هواپرستى شریك و همتاى نابینایى است.
103- غریب بی‌دوست
چه بسا دور افتادگانى كه از خویشاوندان نزدیك تر و خویشاوندانى كه از هركس دورترند. غریب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
104- رابطه پایدار
آن كس كه از حق تجاوز كند در تنگنا قرار مى گیرد. و آن كس كه به ارزش و قدر خود اكتفا نماید موقعیتش پایدارتر خواهد بود. مطمئن ترین وسیله اى كه مى توانى به آن چنگ زنى آن است كه میان تو و خدایت رابطه اى برقرار سازى.
105- دشمن واقعی
كسى كه به (كار و حق) تو اهمّیّت نمى دهد در واقع دشمن توست. گاه نومیدى نوعى رسیدن به مقصد است، در آنجا كه طمع موجب هلاكت مى شود. چنان نیست كه هر عیب پنهانى آشكار شود. و نه هر فرصتى مورد استفاده قرار گیرد.
106- بینای نابینا
گاه مى شود كه شخص بینا به خطا مى رود و نابینا به مقصد مى رسد. بدى را به تأخیر بیفكن (و در آن عجله مكن) زیرا هر زمان بخواهى مى توانى انجام دهى. بریدن از جاهل معادلِ پیوند با عاقل است.