صفحه ٩

همه افراد كنجكاو از خود مى پرسند
   1ـ آيا سرنوشت آينده بشريّت، صلح و عدالت و امنيّت و آزادى انسانها از چنگال هر گونه ظلم و ستم و تبعيض و استعمار است؟
   يا آن گونه كه بعضى پيش بينى مى كنند هرج و مرجها روز افزون، فاصله ها بيشتر، ناهماهنگيها و نابسامانيها فراوانتر، و سرانجام يك جنگ اتمى يا فوق اتمى عالمگير، پايه هاى تمدّن انسانى را ويران خواهد ساخت، و اگر انسانهايى بر روى كره زمين باقى بمانند افرادى عقب مانده، معلول، بينوا و درمانده خواهند بود؟
   2ـ اگر عقيده نخست صحيح است و سرانجام صلح و عدالت است به چه دليل؟
   3ـ اگر بنا هست جهان به سوى «عدل» و «صلح» و «برادرى» گام بردارد، آيا اجراى اين اصول بدون انقلاب ممكن است؟ و به تعبير ديگر: آيا اصلاحات «تدريجى» و «رفورمها» توانايى بر دگرگون ساختن چهره عمومى جهان با اينهمه ناهنجاريها دارند؟
   4ـ اگر لازم است انقلابى صورت گيرد آيا تنها از طريق قوانين مادّى امكان پذير است، يا بدون استمداد از اصول معنوى و ارزش هاى اصيل