صفحه ٥٧

اين عقيده در ميان چينيان و مصريان و مانند آنها
   1ـ در كتاب «علائم ظهور» (گردآورى يكى از دوستان صادق هدايت) در صفحه 47، مى خوانيم:
قسمت اعظم ترجمه متن هاى پهلوى «صادق» درباره ظهور و علائم ظهور است و اگر رويهمرفته نيز به همه متون پهلوى صادق توجّه كنيم بايد بگوييم تماماً جنبه مذهبى دارد.
... موضوع ظهور و علائم ظهور موضوعى است كه در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمّيّت خاصّى است... به قول «صادق»: صرف نظر از عقيده و ايمان كه پايه اين آرزو را تشكيل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشريّت و طالب تكامل معنوى آن وقتى كه از همه نااميد مى شود و مى بيند كه با وجود اينهمه ترقّيات فكرى و علمى شگفت انگيز باز متأسّفانه بشريّت غافل و بيخبر، روز به روز، خود را به سوى فساد و تباهى مى كشاند، و بيشتر از خداوند بزرگ دورى مى جويد، و بيشتر از اوامر او سرپيچى مى كند، بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود و از او براى رفع ظلم و فساد يارى مى جويد!
از اين رو در همه قرون و اعصار آرزوى يك مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خدا پرستان وجود داشته است و اين آرزو نه تنها در ميان پيروان مذاهب بزرگ، مانند زردشتى و يهودى و مسيحى و مسلمان سابقه دارد; بلكه آثار آن را در كتابهاى قديم چينيان، و در عقايد هنديان; و در بين اهالى اسكانديناوى و حتّى در ميان مصريان قديم; و بوميان و حتّى مكزيك; و نظاير آنها نيز مى توان يافت.

* * *