صفحه ٢٦٠

خالى از جنگ و خونريزى و تجاوز;
   و خالى از خنده هاى مستانه استعمار گران، و ناله هاى محرومان به زنجير كشيده شده;
   راستى چه دل انگيز و آرامبخش و نشاط آفرين است!
   ولى مسلّماً همانقدر كه ترسيم چنين جهانى در افق خيال آسان است، از نظر عمل فوق العاده مشكل و طاقت فرساست، ولى به هر صورت بشريّت ناگزير است چنين راهى را بپيمايد و به آن واقعيّت عينى دهد كه در غير اين صورت راهى جز تباهى و نابودى ندارد.
   خطوط اصلى نظامات چنين جامعه اى در روايات اسلامى با اشاراتى كوتاه و پرمعنى ترسيم شده، و با اين كه عباراتى است كه از سيزده يا دوازده قرن پيش به دست ما رسيد، كاملا زنده و تازه است.
   و در اينجا به چند قسمت حسّاس آن اشاره مى كنيم:

پيشرفت برق آساى علوم در عصر مهدى(عليه السلام)
   هيچ برنامه انقلابى بدون يك جهش فكرى و فرهنگى، پايا و پويا نخواهد بود و رشد و تكامل لازم را نخواهد يافت; لذا، بدون شك نخستين گام در تحقّق بخشيدن به چنين هدفى، اقدام به يك انقلاب فرهنگى است كه افكار را از دو سو به حركت در آورد:
   از طرفى، در زمينه علوم و دانشهايى كه مورد نياز يك جامعه آباد و آزاد و سالم است (اين از نظر مادّى و روبنائى).
   و از سوى ديگر، در زمينه آگاهى به اصول يك زندگى صحيح