صفحه ٢٧

با قدرتهاى استعمارى بر افراشتند، هر چند غالباً به استقلال كامل اقتصادى و اجتماعى و سياسى و فكرى نينجاميد; ولى وضع با سابق بسيار تفاوت پيدا كرده است.
   5ـ انقلاب كمونيستى ـ در سال 1917 عكس العمل مظالم سرمايه داران و تجاوز بى حساب آنها به حقوق اكثريّت توده هاى زحمتكش و خلقهاى به زنجير كشيده شده بود; هر چند ـ چنانكه در جاى خود گفته ايم ـ اين انقلاب نيز به آزادى طبقات رنجديده منتهى نگرديد، و نظام استبدادى ديگرى تحت عنوان «ديكتاتورى پرولتاريا» كه در حقيقت ديكتاتورى تعداد انگشت شمارى سران حزب بود جاى آن را گرفت.
   6ـ انقلاب بر ضدّ تبعيضات نژادى ـ كه هم اكنون در دنيا جريان دارد، واكنش فشارهاى شديد نژاد سفيد بر سياه پوستان، و محروميّت فوق العاده آنان از حقوق اجتماعى است.

* * *

   اگر تاريخ را ورق بزنيم و به عقب باز گرديم، در همه جا با مظاهر قانون عكس العمل رو به رو مى شويم.
   تاريخ پيامبران پر است از يك سلسله تحوّلها كه زمينه آنها در اثر فشارهاى شديد اجتماعى از پيش فراهم شده بود، و پيامبران با تعليمات آسمانى خود اين انقلابها را رهبرى و بارور ساختند، و در مسير صحيح پيش بردند.