صفحه ٥٤٩

قرار مى گیرند) در جایگاهى تنگ، در میان مشکلاتى بزرگ و آتشى پرسوز که فریادش بلند، و زبانه هایش آشکار، غرّش آن پرهیجان، شعله هایش فروزان، خاموشى اش دور از انتظار، آتش گیره اش شعله ور، تهدیدش مخوف، قرارگاهش (براثر دودهاى متراکم) تاریک و جوانبش تیره و ظلمانى، دیگ هایش جوشان وامورش سخت و وحشتناک است»؛ (فِی مَوْقِفٍ ضَنْکِ(1) آلْمَقَامِ، وَأُمُورٍ مُشْتَبِهَةٍ عِظَامٍ، وَنَارٍ شَدِیدٍ کَلَبُهَا(2)، عَالٍ لَجَبُهَا(3)، سَاطِعٍ لَهَبُهَا، مُتَغَیِّظٍ زَفِیرُهَا، مُتَأَجِّجٍ(4) سَعِیرُهَا، بَعِیدٍ خُمُودُهَا، ذَاکٍ(5) وُقُودُهَا، مَخُوفٍ وَعِیدُهَا، عَمٍ(6) قَرَارُهَا، مُظْلِمَةٍ أَقْطَارُهَا، حَامِیَةٍ قُدُورُهَا، فَظیعَةٍ أُمُورُهَا).
تعبیر به «موقف» اشاره به صحنه قیامت یا عرصه دوزخ است، به قرینه وصفى که بعد از آن آمده و قابل توجّه این که امام (علیه السلام) در این عبارت و اوصاف دوازده گانه اى که براى آتش جهنّم برشمرده، همه ویژگى هاى این اعجازات الهى را با دقّت و فصاحت تمام بیان کرده، به گونه اى که پشت گنهکاران را مى لرزاند.
آتش سوزان و خطرناک، آتشى است که هم شعله هایش شدید باشد و هم براثر انفجاراتى که در آن رُخ مى دهد صداى وحشتناکى از آن برخیزد؛ به آسانى خاموش نشود و آتش گیره اش کاملا آماده شعله ور شدن باشد؛ دودهاى انبوه وکشنده، درون و اطرافش را فراگیرد به گونه اى که روز روشن در درون آن همچون شب ظلمانى گردد.
امام (علیه السلام) این اوصاف را چنان بیان مى کند که گویى با چشم خود همه را در پشت پرده غیب مى بیند.