صفحه ١٢٢

شرح و تفسیر
قضا و قدر

در آغاز این بخش از خطبه، امام (علیه السلام) اشاره سربسته اى به حوادث گذشته مى کند و مى فرماید: «آگاه باشید! مقدّرات پیشین به وقوع پیوست و قضا (ى الهى) انجام شد (و سرانجام خلافت به اهلش رسید)»؛ (أَلا وَإِنَّ آلْقَدَرَ السَّابِقَ قَدْ وَقَعَ، وَآلْقَضَاءَ آلْمَاضِیَ قَدْ تَوَرَّدَ(1)).
درباره این که منظور از «قضا» و «قدر» در این عبارت چیست؟ شارحان نهج البلاغه احتمالات گوناگونى داده اند؛ ولى با توجّه به بیانات آن حضرت که بعد از این نقل شده، بعید نیست که اشاره به مسائل مربوط به زمامدارى آن حضرت ـ که در سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) پیش بینى شده بود ـ و قیام گروهى از پیمان شکنان و مفسدان بر ضد آن حضرت ـ باشد.
روشن است که منظور از قضا و قدر ـ همان گونه که در شرح این موضوع در جاى خود گفته ایم ـ اجبار بندگان و سلب اختیار از آن ها نیست؛ بلکه آثار افعال اختیارى بشر نیز نوعى قضا و قدر است؛ مثلا خداوند، مقدّر ساخته آن ها که سخت کوش و بااستقامت اند در زندگى پیروز شوند و افرادى که تنبل و واداده اند عقب بمانند؛ گرچه این امور با اختیار انسان انجام مى شود، ولى خداوندِ مسبب الاسباب آثارى براى آن قرار داده که قضا و قدر آن محسوب مى شود؛ البتّه قضا و قدرهاى الزامى نیز هست که خارج از محدوده افعال انسانى است.(2)
سپس وظیفه مردم را درباره آینده، بیان کرده، مى فرماید: «من به اتّکاى وعده هاى الهى و با دلیل و حجّت او سخن مى گویم. خداوند مى فرماید: کسانى