صفحه ٥٢٦

مستضعف اند که گاه معذورند و گاه غیر معذور. آن ها که راه براى شناخت نداشته باشند معذورند و آن ها که راه براى شناخت داشته باشند و عمل نکنند غیر معذورند.
«مستضعف» در قرآن و روایات اسلامى به دو معنا اطلاق شده است: یکى کسانى که ازنظر زندگى مادى در فشارند؛ مانند آنچه در آیه 5 سوره قصص آمده، مى فرماید: (وَنُرِیدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاَْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)؛ «ما اراده کرده ایم که بر مستضعفان زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم». این آیه اشاره اى به داستان بنى اسرائیل و فرعونیان است واصل کلّى را در باب مستضعفان بیان مى کند.
دوم، کسانى که ازنظر دینى در فشار واقع شده اند و قادر بر هجرت از محل زندگى خود نیستند؛ قرآن مجید درباره آن ها مى گوید: (وَمَا لَکُمْ لا تُقَاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللهِوَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنْکَ وَلِیّآ وَاجْعَل لَّنَا مِنْ لَّدُنْکَ نَصِیرآ).(1) این آیه ناظر به مسلمانان مکه است که توانایى هجرت نداشتند و مشرکان به آن ها اجازه نمى دادند مراسم دینى خود را آزادانه انجام دهند. قرآن، مسلمانان مدینه را تشویق به نجات آن ها از چنگال مشرکان مى کند و نام مستضعف بر آن ها مى نهد.
گاه این واژه در روایات معناى سومى نیز دارد و آن کسى است که توانایى تحقیق درباره حقّ و شناخت آن را ندارد؛ خواه براثر ضعف فکرى باشد یا عدم دسترسى به منابع تحقیق. در روایتى از امام باقر (علیه السلام) مى خوانیم که از آن حضرت درباره مستضعف سؤال کردند، فرمود: «هُوَ الَّذى لا یَهْتَدى حیلَةً إلَى الْکُفْرِ فَیَکْفُرُ وَلا یَهْتَدى سَبیلا إلى الإیمانِ، لا یَسْتَطیعُ أنْ یُؤْمِنَ وَلا یَسْتَطیعُ أَنْ یَکْفُرَ؛