صفحه ١١٢

 و این مطلبى نبود که طرفداران انتقال خلافت به کسان دیگر بتوانند آن را تحمّل کنند.
2ـ این مسأله از نظر بعد اقتصادى نیز مهم بود، و روى بعد سیاسى آن اثر مى گذاشت، چرا که على(علیه السلام)و خاندان او اگر در مضیقه شدید اقتصادى قرار مى گرفتند توان سیاسى آنها به همان نسبت تحلیل مى رفت، و به تعبیر دیگر وجود فدک در دست آنان امکاناتى در اختیارشان قرار مى داد که مى توانست پشتوانه مسأله ولایت باشد، همان گونه که اموال خدیجه(علیها السلام) پشتوانه اى براى پیشرفت اسلام در آغاز نبوّت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بود.
در همه دنیا معمول است هر گاه بخواهند شخص بزرگ، یا کشورى را منزوى کنند او را در محاصره اقتصادى قرار مى دهند که در تاریخ اسلام در داستان «شعب ابوطالب» و محاصره شدید اقتصادى مسلمین از سوى مشرکان قریش آمده است.
در تفسیر سوره «منافقین» ذیل آیه:
«(لَئِنْ رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الاَْعَزُّ مِنْهَا الاَْذَلَّ);(86) اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون مى کنند!».
به توطئه اى شبیه همین توطئه از سوى منافقین اشاره شده که به لطف الهى در نطفه خفه شد، بنابراین جاى تعجب نیست که مخالفان بکوشند این سرمایه را از خاندان پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بگیرند، و آنها را منزوى کرده و دستشان را تهى سازند.