صفحه ١٧٦

براى گرسنه، و یا شعله آتشى براى کسى که شتابان به دنبال آتش مى رود، بودید، و زیر دست و پاها له مى شدید!
در آن ایّام آب نوشیدنى شما متعفن و گندیده بود، و خوراکتان برگ درختان! ذلیل و خوار بودید، و پیوسته از این مى ترسیدید که دشمنان زورمند شما را بربایند و ببلعند!
اما خداوند تبارک و تعالى شما را به برکت محمّد درود خدا بر او و خاندانش بعد از آن همه ذلّت و خوارى و ناتوانى نجات بخشید، او با شجاعان درگیر شد، و با گرگ هاى عرب و سرکشان یهود و نصارى پنجه در افکند، ولى هر زمان آتش جنگ را برافروختند خدا آن را خاموش کرد.
و هر گاه شاخ شیطان نمایان مى گشت و فتنه هاى مشرکان دهان مى گشود، پدرم برادرش على(علیه السلام) را در کام آنها مى افکند، و آنها را بوسیله او سرکوب مى نمود، و او هرگز از این مأموریت هاى خطرناک باز نمى گشت مگر زمانى که سرهاى دشمنان را پایمال مى کرد و بینى آنها را به خاک مى مالید!».
    
     تفسیر:
    در این بخش نیز حقایق بزرگى نهفته است:
1ـ من کیستم؟
او قبل از هر چیز خودش را به جمعیّت معرفى مى کند و عذر و بهانه ها را از آنها مى گیرد، تا کسى نگوید من بى خبر بودم و دختر پیامبر را نشناختم