صفحه ٧٢

بِیَدِها فَقَبَّلَها، وَ اَجْلَسَها فِی مَجْلِسِهِ;(40) من هیچ کس را در سخن گفتن از فاطمه شبیه تر به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ندیدم، هنگامى که وارد بر پدر مى شد به او خوش آمد مى گفت، و در برابر دخترش فاطمه بر مى خاست، دست او را مى گرفت و مى بوسید، و او را در جاى خود مى نشاند».

11ـ در حدیث دیگرى آمده است که گیسوان او را مى بوسید:
«کانَ کَثِیراً ما یُقَبِّلُ عُرْفَ فاطِمَةَ».(41)
12ـ در حدیث دیگرى مى خوانیم که در بسیارى از اوقات دهانش را مى بوسید:
«کانَ کَثِیراً ما یُقَبِّلُها فِی فَمِها».(42)
13ـ خلاصه آن قدر اظهار محبّت به دخترش فاطمه مى کرد که گویا عایشه ناراحت شد و گفت: اى رسول خدا! چرا وقتى فاطمه مى آید این قدر او را مى بوسى و زبان خود را در دهان او مى گذارى گویى مى خواهى عسل به او بخورانى؟
فرمود: «بله، عایشه! هنگامى که مرا به معراج بردند...»
سپس داستان میوه بهشتى را نقل فرمود.(43)