صفحه ٢٣٢

بنابراین، قانون «ترجیح بهتر» یک قانون عقلى است که همه در تمام سطوح آن را عملا پذیرا هستند و از آن تخطى نمى کنند، ولى مشکل این جاست که گاه وضع جامعه چنان دگرگون مى شود که نه فقط پاى ارزش هاى کاذب به میان مى آید، بلکه ضدّ ارزش ها جانشین ارزش ها مى شود، و انسان هاى ظاهراً عاقل، ممتازها را رها کرده به سراغ غیر آنها مى روند.
آرى منافع زودگذر مادى گاه چنان چشم و گوش انسان را کور و کر مى کنند که منافع واقعى خود را به فراموشى مى سپرد و در این جا دست به کارى مى زند که به راستى ترجیحِ عقب افتاده بر پیشرو است.
قرآن مجید در برابر مشرکان و کفار که آلوده این کار زشت و نامعقول بودند بر همین مطلب تکیه کرده، مى فرماید:
«(أَفَمَنْ یَهْدِى إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لاَّ یَهِدِّى إِلاَّ أَنْ یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ);(147) آیا کسى که هدایت به حق مى کند براى رهبرى شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمى شود، مگر این که هدایتش کنند؟ شما را چه مى شود چگونه داورى مى کنید».
بانوى رشید اسلام دختر گرامى پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این فراز (فراز سوّم) از خطبه غرّا و جانسوزش روى این مسأله تکیه کرده مى گوید:
اى گروه مهاجران و انصار! چرا کسى را که پیشگام در اسلام بود، و قبل