صفحه ١١٧

در این آیه نخست اشاره به ذکر و سپس اشاره به فکر شده است یعنى تنها یادآورى خدا کافى نیست، آنگاه این یادآورى ثمرات ارزنده اى خواهد داشت که آمیخته با تفکر باشد همان طور که تفکر در خلقت آسمان و زمین اگر آمیخته، با یاد خدا نباشد، نیز به جائى نمى رسد. چه بسیارند دانشمندانى که در مطالعات فلکى خود وتفکر مربوط به خلقت کرات آسمانى این نظام شگفت انگیز را مى بینند اما چون به یاد خدا نیستند، و عینک توحید بر چشم ندارند واز زاویه شناسائى مبدء هستى به آن ها نگاه نمى کنند، از آن نتیجه لازم تربیتى و انسانى را نمى گیرند.
تفکر و اندیشه، در اسرار آفرینش و زمین به انسان آگاهى خاصى مى دهد، و نخستین اثر آن توجه به بیهوده نبودن خلقت است، زیرا جائى که انسان در هر موجود کوچکى، از این جهان بزرگ هدفى مى بیند، آیا مى تواند باور کند، که مجموعه جهان، بى هدف باشد.
آیا ممکن است ذرات یک موجود، هر کدام داراى هدف خاصى باشد، اما مجموعه آن، مطلقا، هدفى نداشته باشد؟!.
لذا خردمندان، با توجه به این حقیقت، این زمزمه را سر مى دهند که: خداوندا! این دستگاه با عظمت را بیهوده، نیافریدى بار الها! این جهان بى نهایت بزرگ و این نظام شگفت انگیز همه روى حکمت و مصلحت و هدف صحیح آفریده شده اند، همگى نشانه وحدانیت تو است و تو از کردار عبث و بیهوده منزهى.