صفحه ٨٣

عدالت در سطح جهان نياز به آن دارد كه در آنِ واحد از همه جا آگاه و بر همه جا تسلّط كامل داشته باشد، تا مردم آماده اصلاح را تربيت و رهبرى كند; آگاه سازد; زنده و بيدار نگه دارد; و چنانچه افرادى ناصالح بخواهند سر برآورند آنها را بر سر جاى خود بنشاند.
   آنها كه غير از اين فكر مى كنند گويا به مفهوم حكومت جهانى نمى انديشند و آن را با حكومت در يك محدوده كوچك مقايسه مى كنند.
   اصولا دنيائى كه مى خواهد به چنين مرحله اى برسد بايد آنچنان وسايل آموزش و تربيت در آن وسيع و گسترده و همگانى باشد كه قسمت عمده برنامه هاى اصلاحى را با «خود آگاهى» و «خود يارى» مردم پياده كند، و زنده كردن روح «خودآگاهى» و «خوديارى» عمومى و در سطح جهان نيازمند به نيرومندترين مراكز فرهنگى و وسايل ارتباط جمعى، و جامعترين كتب و مطبوعات، و مانند آن است، كه هيچ كدام از اينها بدون عاليترين و پيشرفته ترين وسائل صنعتى ممكن نيست.
   آرى! اگر بنا بود همه كارها با «معجزه» تحقّق پذيرد وجود چنين نظامى بدون وسايل پيشرفته صنعتى قابل تصوّر بود ولى مگر اداره زندگى مردم جهان با معجزه ممكن است؟
   معجزه، استثنائى است منطقى در نظام جارى طبيعت، براى اثبات حقّانيّت يك آيين آسمانى، نه براى اداره هميشگى نظام جامعه. اين كار تنها بايد بر محور قوانين طبيعى صورت گيرد.
   البتّه در اين زمينه باز هم سخن خواهيم گفت.