صفحه ٦٦

مى توانند هر طرح اصلاح تدريجى را عقيم كنند; مگر آن كه غافلگير شوند و پيش از آن كه «تشكّل» و «تجهيز بيشتر» يابند; با يك «حمله انقلابى» از هم متلاشى گردند!
   4ـ نيروهاى عظيم اصلاحى و انقلابى را معمولا نمى توان براى مدّت زيادى داغ و پرهيجان و آماده و يكصدا نگاهداشت; و اگر بموقع از آن ها استفاده نشود ممكن است با گذشت زمان «كارائى و برندگى» خود را از دست دهند، و عناصر «ضدّ انقلابى» تدريجاً در صفوف و افكار آنها نفوذ كنند; لذا بهنگام نياز به اصلاحات گسترده و وسيع، بايد از وجود آنان حدّاكثر استفاده را، «سريع و برق آسا» نمود; و پيش از آن كه به خاموشى گرايند، و نيروهاى ارتجاعى از حدّت و هيجان آنها بكاهند، مورد بهره بردارى قرار گيرند.
   5ـ تاريخ نيز نشان مى دهد كه اين دسته از اجتماعات، از طريق اصلاحات تدريجى سازمان نيافته اند بلكه اصلاح آنها از طريق جهش و انقلاب بوده است.
   پيامبران بزرگ، و مردان اصلاح طلب جهان، به هنگام مواجهه با چنين جوامع، همواره روش انقلابى را در پيش گرفتند; و در ميدان جهاد و مبارزه تا آخرين حدّ قدرت گام نهادند.
   نوح; ابراهيم; موسى; عيسى ـ و مخصوصاً پيامبر اسلام ـ كه سلام خدا بر همه باد، همگى مردان بزرگ انقلابى بودند.
   مردان و زنان بزرگ ديگرى كه چهره تاريخ را عوض كردند و نقطه عطفى در مسير زندگى انسانها، يا اجتماع خود محسوب مى شوند; همه