صفحه ٢٨٨

بسازد كه همگان در آن همچون برادران و خواهران باشند كه: «انّما المؤمنون اخوه»
   به همين دليل، يكى از برنامه هاى اساسى آن مصلح و انقلابى بزرگ، توحيد صفوف در سايه توحيد مذهب، است.
   ولى نبايد ترديد به خود راه داد كه اين توحيد نه ممكن است اجبارى باشد; و نه اگر امكان اجبار در آن بود، منطقى بود اجبارى شود.
   مذهب با قلب و روح آدمى سر و كار دارد و مى دانيم قلب و روح از قلمرو زور و اجبار بيرون است; و دست كسى به حريم آن دراز نمى شود.
   بعلاوه، روش و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) ـ چنانكه قرآن هم گواهى مى دهد ـ بر اجبار نبوده كه: «لااكراه فى الدّين»
   لذا، همواره اسلام، اهل كتاب را به عنوان يك اقلّيّت سالم پذيرفته و از آن ها مادام كه دست به تحريكاتى نزنند حمايت كرده است.
   با توجّه به اين كه در دوران حكومت آن مصلح بزرگ، همه وسايل پيشرفته ارتباط جمعى، در اختيار او و پيروان رشيد او است، و با توجّه به اين كه اسلام راستين با حذف پيرايه ها كشش و جاذبه اى فوق العاده اى دارد، بخوبى مى توان پيش بينى كرد كه اسلام با تبليغ منطقى و پيگير، از طرف اكثريّت قاطع مردم جهان پذيرفته خواهد شد; و وحدت اديان از طريق اسلام پيشرو، عملى مى گردد.