صفحه ٢٦٦

 احساس كمبود از جنبه هاى مختلف شده است; تا آنجا كه در عصر ما همه روزه گروهى از انسانهاى مفلوك از گرسنگى مى ميرند.
   نظام حاكم بر اقتصاد جهان امروز كه يك نظام استعمارى است در كنار خود يك نظام جنگى ظالمانه را پرورش مى دهد كه قسمت مهمّى از نيروهاى فكرى و انسانى را كه مى بايست بطور مداوم و پويا در جستجوى منابع جديد براى بهسازى زندگى انسانها به تلاش برخيزند; مى بلعد و نابود مى كند.
   امّا به هنگامى كه اين نظام و نظام جنبى آن دگرگون شود، نيروها براى استخراج منابع بيشمار زمين به كار مى رود; و علم و دانش پيشرو در اختيار اين برنامه قرار مى گيرد و بسرعت منابع تازه اى كشف مى گردد و شكوفائى خاصّى به اقتصاد بشريّت مى بخشد.
   لذا در روايات مربوط به حكومت آن مصلح بزرگ اشارات پر معنائى به اين توسعه اقتصادى ديده مى شود كه از هر گونه توضيح بى نياز است.
   از جمله در حديثى چنين مى خوانيم:
 «انّه يبلّغ سلطانه المشرق والمغرب; و تظهر له الكنوز; ولا يبقى فى الارض خراب الاّ يعمّره(1); حكومت او شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت; و گنجينه هاى زمين براى او ظاهر مى گردد و در سرتاسر جهان جاى ويرانى باقى نخواهد ماند مگر اين كه آن را آباد خواهد ساخت! »