صفحه ٢١٢

ولى بايد توجّه داشت گرچه اين سؤال معمولا از شيعه در مسأله غيبت مى شود، امّا با كمى دقّت متوجّه خواهيم شد كه ديگران هم از آن سهمى دارند; يعنى، به شكل ديگر متوجّه ساير معتقدان به ظهور يك مصلح بزرگ جهانى كه روزى بايد قيام كند و جهان را پر از عدل و داد سازد، مى گردد; هر چند عقيده شيعه را درباره طول عمر و غيبت قبول نداشته باشند.
   زيرا جاى اين پرسش از آنها باقى است كه چرا آن مصلح بزرگ تا كنون متولّد نشده و اگر شده است چرا قيام نمى كند و دنياى تشنه را با جام عدالت و دادگرى خويش سيراب نمى سازد؟ بنابراين، اشتباه بزرگى است اگر اين ايراد را تنها متوجّه شيعه بدانيم.
   و به تعبير ديگر، شك نيست كه مسأله طول عمر (بحث گذشته) و مسأله فلسفه وجود امام در زمان غيبت (بحث آينده) از سؤالاتى است كه تنها متوجّه شيعه مى گردد، امّا مسأله تأخير ظهور او مطلبى است كه همه معتقدان به ظهور آن مصلح جهانى بايد به آن بينديشند كه چرا با آمادگى جهان، آن ظهور بزرگ به وقوع نمى پيوندد؟ (دقّت كنيد)

* * *

   به هر حال، اين سؤال يك پاسخ كوتاه دارد و يك پاسخ مشروح; پاسخ كوتاه آن اين است كه براى تحقّق يك انقلاب همه جانبه در سطح جهان تنها وجود يك رهبر شايسته انقلابى كافى نيست بلكه آمادگى عمومى نيز لازم است; و هنوز متأسفانه دنيا آماده پذيرش چنان حكومتى نشده است و به محض آمادگى، قيام او قطعى است!