صفحه ١٥٠

در قرن دوزادهم حدود ده نفر «مسيح هاى دروغگو» ظاهر گشتند ـ جمعى را به خود گرايش دادند ـ اين مطلب اسباب فتنه و جنگ شد و جمع كثيرى در آن معركه طعمه شمشير شدند.(1) آيا اينها سبب مى شود كه وجود مسيح را بكلّى ناديده بگيريم چرا كه از نام او سوء استفاده شده!
   خامساً، همانطور كه در بحث انتظار مشروحاً گفته شد، اعتقاد به قيام مهدى براى افرادى كه حقيقت آن را دريابند نه تنها موجب ركود و تنبلى نيست، بلكه مايه اميدوارى و دلگرمى در برابر مشكلات و حوادث سخت زندگى است; همانطور كه اعتقاد به خدا و قدرت بى پايان او به انسان در برابر مشكلات نيرو مى بخشد، و پناهگاه مطمئنّى در برابر عوامل يأس و نوميدى ايجاد مى كند، اعتقاد به ظهور مهدى نيز چنين اثرى دارد و اصولا انتظار قيام مهدى يك عامل نيرومند حركت و اصلاح جامعه است.
   حال بعضى معنى اين قيام را درست درك نكرده و به تنبلى و شانه خالى كردن از زير بار مسؤوليّت گرائيده اند، تقصير عدم درك صحيح آنها است همانگونه كه در مسئله اعتقاد به خدا و نفوذ قدرت بى پايان او در جهان هستى نيز چنين اشتباهى براى بعضى افراد بى اطّلاع پيدا شده است.
   خلاصه اين كه، با اين بهانه هاى سست نمى توان از يك واقعيّت مسلّم دست برداشت.