صفحه ١٤٤

بنابراین به هنگام مرگ که دست انسان از اموالش کوتاه مى گردد عادلانه ترین راه این است که این اموال به کسانى تعلق گیرد که نزدیکترین افراد به اوست، و در واقع هستى آن اشخاص ادامه هستى آن شخص محسوب مى شود.
روى همین جهت، بسیارى از مردم با این که سرمایه کافى براى زندگى خود تا پایان عمر دارند دست از تلاش و کوشش براى کار و تولید بیشتر، بر نمى دارند، و هدفشان تامین آینده فرزندانشان است، یعنى قانون ارث مى تواند تحرک و جنبش بیشترى به چرخ هاى اقتصادى یک کشور بدهد، و اگر اموال هر کس بعد از مرگ او به کلى از او بریده شود و جزء اموال عمومى گردد، ممکن است قسمت مهمى از فعالیت هاى اقتصادى خاموش شود.
با این که ظاهراً ارث مرد دو برابر زن است اما با دقت بیشتر روشن مى شود که از یک نظر ارث زنان دو برابر مردان مى باشد! و این بخاطر حمایتى است که اسلام از حقوق زن کرده است.
توضیح این که وظایفى بر عهده مردان گذارده که با توجه به آن نیمى از درآمد مردان عملاً خرج زنان مى شود، در حالى که بر عهده زنان چیزى گذارده نشده است، مرد باید هزینه زندگى همسر خود را طبق نیازمندى او، از مسکن و پوشاک و خوراک و سایر لوازم بپردازد، و هزینه زندگى فرزندان خردسال نیز بر عهده اوست، در حالى که زنان از هر گونه پرداخت هزینه اى حتى براى خودشان