صفحه ١٨

 هشدار و انذار
 در میان تمام علاقه ‏ها، علاقه و محبّت انسان نسبت به خود بسیار قوى است و لذا بشر بخش مهمى از ثروت و سرمایه و وقت خود را صرف دفاع از خود مى‏كند تا مبادا به او و آنچه متعلّق به اوست آسیبى برسد. بودجه‏ هاى اسلحه، بهداشت، امور امنیتى، ساختن ساختمان‏هاى بتونى محكم ضد زلزله، لباس‏هاى مخصوص، سنگرها، قلعه ‏ها، دژها، ماشین‏هاى ضد گلوله، حفاظت‏ها، حراست‏ها، گشت‏هاى خیابانى، بیابانى، مرزى و منطقه‏اى، گوشه ‏اى از تدابیر و برنامه‏ هاى انسان براى جلوگیرى از خطراتى است كه جسم انسان را تهدید مى‏كند. امّا خطراتى كه مقام و شخصیت انسان را تهدید مى‏كند بیشتر است. در میان خطرها هر چه خطر مهم‏تر و طولانى‏تر باشد باید هشدار نسبت به آن جدى‏تر و با دوام‏تر باشد.
 به علاوه انسان دشمنان نامرئى نیز دارد، مثلاً جهل ‏ها، غفلت‏ ها، هوس ها، خودباختگى‏ها، تمایلات و عشق‏هاى ناروا از یكسو و وسوسه‏ هاى ابلیس وشیطان‏هایى از جنس و انس از سوى دیگر دشمنان بشر هستند و بهترین هشدار دهندگان انبیا هستند. زیرا پیشرفت‏هاى علمى و تكنولوژى، نه از هوس ها و غفلت‏ ها و عشق ‏ها جلوگیرى كرده است و نه از وسوسه ‏هاى ابلیسى.
 به سراغ عقل برویم تا ببینیم چه مى‏گوید، به یك مثال توجه كنید: فرض كنید هزار نفر براى مقصدى به ماشین‏هاى خود سوار مى‏شوند و مسئولین راه و پلیس هشدارهایى مى‏دهند. جمعى از مسافران نیازها و كمك‏هاى اولیه را با خود