هشدار و انذار
در میان تمام علاقه ها، علاقه و محبّت انسان نسبت به خود بسیار قوى است و لذا بشر بخش مهمى از ثروت و سرمایه و وقت خود را صرف دفاع از خود مىكند تا مبادا به او و آنچه متعلّق به اوست آسیبى برسد. بودجه هاى اسلحه، بهداشت، امور امنیتى، ساختن ساختمانهاى بتونى محكم ضد زلزله، لباسهاى مخصوص، سنگرها، قلعه ها، دژها، ماشینهاى ضد گلوله، حفاظتها، حراستها، گشتهاى خیابانى، بیابانى، مرزى و منطقهاى، گوشه اى از تدابیر و برنامه هاى انسان براى جلوگیرى از خطراتى است كه جسم انسان را تهدید مىكند. امّا خطراتى كه مقام و شخصیت انسان را تهدید مىكند بیشتر است. در میان خطرها هر چه خطر مهمتر و طولانىتر باشد باید هشدار نسبت به آن جدىتر و با دوامتر باشد.
به علاوه انسان دشمنان نامرئى نیز دارد، مثلاً جهل ها، غفلت ها، هوس ها، خودباختگىها، تمایلات و عشقهاى ناروا از یكسو و وسوسه هاى ابلیس وشیطانهایى از جنس و انس از سوى دیگر دشمنان بشر هستند و بهترین هشدار دهندگان انبیا هستند. زیرا پیشرفتهاى علمى و تكنولوژى، نه از هوس ها و غفلت ها و عشق ها جلوگیرى كرده است و نه از وسوسه هاى ابلیسى.
به سراغ عقل برویم تا ببینیم چه مىگوید، به یك مثال توجه كنید: فرض كنید هزار نفر براى مقصدى به ماشینهاى خود سوار مىشوند و مسئولین راه و پلیس هشدارهایى مىدهند. جمعى از مسافران نیازها و كمكهاى اولیه را با خود