صفحه ١١٣

آرى قیام امام حسین (علیه السلام) پاسخى بود به مدّعیانى که به برادر گرامیش امام حسن (علیه السلام) خرده مى گرفتند که چرا با معاویه صلح کرد، ما حاضر بودیم تا آخرین قطره خون در راه خدا بجنگیم، ولى هنگامى که جریان کربلا پیش آمد امام (علیه السلام) این ندا را سر داد که: «مَنْ کانَ فِینا باذِلا مُهْجَتَهُ، مُوَطِّنآ نَفْسَهُ عَلى لِقاءِ اللهِ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا؛ هر کس حاضر است خون خود را در راه هدف ما نثار کند وآماده ملاقات با پروردگار است با ما (به سوى عراق و کربلا) حرکت کند»(1) در این هنگام دست روى دست گذاردند و تماشاچى صحنه هاى جانسوز کربلا بودند.
جمعى از سست عنصران کوفه تعداد زیادى نامه هاى داغ وآتشین نوشتند و از آن حضرت دعوت کردند که براى تشکیل حکومت اسلامى به کوفه آید. این نامه ها طبق روایت معروف به دوازده هزار(2) مى رسید.
اگر امام (علیه السلام) به کربلا نمى آمد شاید اینها نیز مانند یاران امام حسن (علیه السلام) سیل اعتراضات خود را متوجّه آن حضرت