صفحه ٨٨

عزم کربلا کرد؛ هر چند مى دانست در پایان شهید مى شود. در جمله اى از آن حضرت مى خوانیم:
«اَللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنافُسآ فِی سُلْطانٍ، وَلا الِتماسآ مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَلکِنْ لِنُرِىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَنُظْهِرَ الإِصْلاحَ فِی بِلادِکَ، وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ، وَ یُعْمَلُ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَّتِکَ وَأَحْکامِکَ؛ بارخدایا! تو خوب مى دانى که انقلاب ونهضت من به خاطر حکومت و سلطنت بر مردم و دستیابى به زرق و برق دنیا نبود، بلکه هدف من از حکومت ارایه معالم و نشانه هاى دینت به مردم، واصلاح بلاد و شهرها و ایجاد امنیّت براى بندگانت و عمل به فرایض و سنّت ها و احکام توست».(1)
مى دانیم امام حسین (علیه السلام) قبل از حرکت به سوى کوفه نماینده مخصوص خود مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد و او از مردم براى امام (علیه السلام) بیعت گرفت. آیا این بیعت جز براى تشکیل حکومت بود؟!
اگر معتقدیم که هر روز عاشورا و هر سرزمین کربلاست، باید این شعار امام حسین (علیه السلام) و سایر شعارها و اهداف آن حضرت را در تمام سرزمین ها در طول تاریخ تحقّق ببخشیم.