صفحه ٣٠

حکومت را به دست گرفت. به منظور تقویت پایه هاى حکومت خویش پس از شهادت حضرت على (علیه السلام) به عراق رفت و صریحآ گفت: «من نیامده ام که شما را توصیه به نماز وروزه کنم، بلکه مى خواهم بر شما حکومت کنم. کسانى که با من مخالفت کنند جانشان در امان نخواهد بود!»(1) بدین منظور به تدریج عناصر فاسد از بنى امیّه را که قلبآ به اسلام ایمان نیاورده بودند، بر سر کار آورد و از سوى دیگر، شروع به خریدن طرفدارهاى ضعیف الایمان على (علیه السلام) با اموال بیت المال کرد.
اطرافیان او از غارتگرى ابا نداشتند. در تمام تواریخ و در نهج البلاغه، خطبه 27 آمده است که گروهى جنایتکار از شامیان وارد شهرهاى عراق شده، و غافلگیرانه به مردم حمله کرده، و آن ها را کشته، و اموالشان را به غارت مى بردند، تا در عقیده خود متزلزل گشته و از على و اولاد آن حضرت دست بردارند. نتیجه اینکه بنى امیّه در یک حرکت قهقرایى مسایل عصر جاهلیّت را زنده کردند.