صفحه ٩١

هوا پرستی

أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللهُ عَلی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ (1)
پس آیا دیدی کسی را که هوای خویش را معبود خود قرار داده و خداوند او را با وجود آگاهیش به بیراهه گذاشت و بر گوش و قلبش مهر زد و بر چشمش پرده ای نهاد. پس بعد از خدا کیست که او را هدایت کند، پس آیا پند نمی گیرید؟

نکته ها:
قرآن درباره ی دو گروه تعبیر «خَتَمَ اللهُ» آورده است: یکی کفّار که می فرماید: «خَتَمَ اللهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ» و دیگری هواپرستان که می فرماید: «خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ»
مراد از هوی پرستی نادیده گرفتن وظیفه و پیروی از غریزه است.
هوی پرستی ابزار شناخت را از کار می اندازد، نه چشم حقیقت را می بیند و نه گوش حقّ را می شنود و نه دل درک صحیح دارد.
یکی از عوامل هوی پرستی، گرایش به مادّیات است. چنانکه در جای دیگر می خوانیم: «أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ»
هوا پرستی اساس محنت هاست: «الهوی اس المحن»(2)
هوسها مرکب فتنه هاست.
«انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع»(3)سرچشمه ی فتنه ها، پیروی از هوس هاست.
هوی پرستی مانع عدالت است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوی أَنْ تَعْدِلُوا»
سبب انحراف از راه خداست. «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ»
سبب سقوط انسان است. «وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدی»
و در این آیه می خوانیم که هوی پرستی سبب مهر خوردن بر گوش و دل است.