صفحه ٣٦٥

32ـ نيايش، در بارۀ خود پس از انجام نماز شب، در مقام اعتراف به گناه

خدايا اى صاحب پادشاهيئى كه جاودانه دائم است، و سلطنتى كه خود بدون سپاه و پشتيبانها نيرومند است، و عزتى كه بر مرور دهور و سالهاى گذشته و زمانهاى در نوشته باقى است. سلطنتت چنان غالب است كه محدود به آغاز و انجام نيست. و پادشاهيت چنان بلند پايه است كه همه چيز از رسيدن به كنه آن فرو مانده است. و منتهاى توصيف واصفان، به نازلترين مرتبه از آن رفعت كه به خود تخصيص داده ‏اى نمي‏رسد. كاروان اوصاف در بيان عظمتت به گمراهى افتاده و رشتۀ