صفحه ٢٦

مقام و معرفت زاهدان
«یا اَحمَدُ؛ اِنَّ وُجُوَه الزّاهِدينَ مُصفَرَّهٌ مَن تَعَبِ اللَّيلِ وَصَومِ النَّهارِ وَ اَلسِنَتِهُم کَلالٌ مِن ذِكرِ اللهِ تَعالى. قُلوُبُهُم في صُدوُرِهِم مَطعوُنَهٌ مِن کَثرَهِ صَمتِهِم. قَد اَعطوُا اَلمَجهُود في اَنفُسِهِم لا مِن خَوفِ نارٍ وَ لا مِن شَوقِ جَنَّهٍ. وَ لكِن يَنظُروُنَ في مَلَكُوتِ السَّمواتِ وَ الاَرضِ فَيَعلَموُنَ اَنَّ اَللهِ سُبحانَهُ اَهلٌ لِلعِبادَهِ»
ترجمه: «ای محمد؛ سیمای زاهدان از شب زنده داری و روزه گرفتن زرد گشته است و زبانش از زیادی ذکر خدا خسته شده است. از سکوت فراوان، قلبهایشان در سینه مجروح گردیده است و تمام قدرت و توان خویش را بکار می گیرند، نه از ترس جهنم و یا شوق بهشت، بلکه وقتی به ملکوت آسمانها و زمین می نگرند، تنها خداوند را سزاوار شایسته عبادت می یابند (پس با همه توان او را عبادت می کنند)».
عبادت و بندگی زاهدان
در اصطلاح علمای اخلاق و عرفان، زاهد به کسی گفته می شود که به جهت دستیابی به نعمت های اخروی، از نعمت ها