صفحه ١٨

علاوه بر اين، بعضى از مباحث مورد نيازما در «مديريت» يا در دانشگاه‌هاى جهانى مطرح نشده و يا به‌طور خيلى ضعيف مورد بحث واقع شده است كه به دليل عقايد خاص دينى و بالاخص با توجه به فلسفه انقلاب، بايد اين مباحث را گسترده‌تر و عميق‌تر بررسى كنيم.
   يكى از نيازهاى ما در مباحث مديريت، پرداختن به مبحث «ارزشهاى انسانى» است. نياز ما به بررسى ارزشهاى انسانى مديريت، بسيار جدّى است. يك دليل آن اين است كه نتيجه تحقيقات مديريت نشان مى‌دهد: اگر اعضاى يك سازمان توليدى از ارزشهاى اخلاقى بهره‌مند باشند، بازده كار، بيشتر و هزينه آن كمتر است و شايد بتوان گفت تثبيت ارزشهاى اخلاقى، بهترين شيوه كنترل نيروى انسانى است، يعنى از آنجا كه در هر مركز توليدى كنترل نيروى انسانى يكى از اصول كار مديريت است، ناچار بايد گروه زيادى از نيروهاى انسانى را در اين راه به كارگرفت و اين امر مستلزم صرف هزينه‌هاى كلان مادى و اتلاف نيروى انسانى است، به گونه‌اى كه تقريباً بخش عظيمى از نيروهايى كه در يك مؤسسه كار مى‌كنند صرف جمع آورى اطلاعات از ديگران، ارزيابى، بررسى باز دهى كار و .... مى‌شود و اين وضعيت، باعث مى‌شود كه گروهى از نيروهاى انسانى از كار مولّد يا از ارائه خدمات باز بمانند، چون مجبورند وقت و نيرويشان را در بخشهاى غير توليدى بگذرانند و اين كار خود هزينه سنگينى را بر مؤسسه تحميل مى‌كند. علاوه بر اين، گاهى در بسيارى از سازمانها و كارخانجات، مخصوصاً در مؤسسات بزرگ، به اين نتيجه مى‌رسند كه اين نيروى كنترل كننده كافى نيست، زيرا خود اينها نيز به نيروى كنترل كننده ديگرى نياز دارند، لذا به ايجاد سيستم اطلاعات ديگرى روى مى‌آورند و همينطور ... هرچند هم كه اين وضعيت ادامه پيدا كند، باز به نتيجه نهايى نمى‌رسد و اين جريان همچنان ادامه پيدا مى‌كند تا جايى كه كار به كسانى منتهى شود كه در درون خود عامل كنترل كننده داشته